برای اطلاعات بيشترروی ادامه مطلب کليک کنيد

برای اطلاعات بيشتر به ادامه مطلب مراجعه کنيد

ادامه مطلب

رومانتیک ترين لب وبزرگترين سينه كدومه؟ ‌. . . رومانتیک ترين لب لب درياست، بزرگترين سينه هم سينه قبرستونه ! برو ازخدابترس فكركردی ما از اوناشيم!!!! پاتو وردار از روی تسبیحم منحرف مفسد فی الارض!!

ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﺑﭽﻬﻪ ﺭﻭ ﻧﺸﻮﻥ ﺩﺍﺩ ﺣﺎﻓﻆ ﮐﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺑﻮﺩ . ﺑﺎﺑﺎﻡ ﮔﻔﺖ ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮ ﻫﻤﺴﻦ ﺗﻮﺋﻪ ﺧﺎﮎ ﺗﻮ ﺳﺮﺕ ﮐﻨﻦ ﺧﺮﺱ ﮔﻨﺪﻩ ﺷﺪﯼ ﻫﯿﭽﯽ ﺑﺎﺭﺕ ﻧﯿﺴﺖ ! ﯾﻬﻮ ﺑﺎﺑﺎﺷﻢ ﻧﺸﻮﻥ ﺩﺍﺩﻥ ﮐﻪ ﺍﻭﻧﻢ ﺣﺎﻓﻆ ﮐﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺑﻮﺩﺑﺎﺑﺎﻡ ﮐﺎﻧﺎﻟﻮ ﻋﻮﺽ ﮐﺮﺩ

ﭘﺴﺮ : ﻣﯿﺸﻪ ﻣﻨﻮ ﺍَﺩﺩ ﮐﻨﯿﺪ؟ ﺩﺧﺘﺮﻩ : ﻣﮕﻪ ﻣﻦ ﻣﯿﺸﻨﺎﺳﻤﺖ ﺍَﺩﺩﺕ ﮐﻨﻢ؟ ﭘﺴﺮ : ﻣﻦ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪ ﻫﺴﺘﻢ ﺩﺧﺘﺮﻩ : ﺍﻻﻥ ﺍَﺩﺩﺕ ﻣﯿﮑﻨﻢ، ﻣﻦ زهرا ﺗﻬﺮﺍﻧﯿﻢ، ۲۰ﺳﺎﻟﻤﻪ، ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﺍﻡ، ﮔﯿﺘﺎﺭﯾﺴﺘﻢ، ﻣﻄﻤﯿﻨﻢ ﺍﺯ ﻗﯿﺎﻓﻢ ﺧﻮﺷﺖ ﻣﯿﺎﺩ . ﺷﻤﺎ ﭼﯽ؟ ﭘﺴﺮ : ﻣﻦ ﺍﺳﻤﻢ ﺧﺎﻧﻌﻠﯽ ﻭ ﻓﺎﻣﯿﻠﯿﻢ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪﻩ، ﺑﭽﻪ ﯾﺎﺧﭽﯽ ﺁﺑﺎﺩﻡ . موتورم باربند داره

با دوست دخترم پشت چراغ قرمز وایستاده بودیم گل فروشه اومد گفت آقا گل بخر گفتم نه عزیزم نمیخوام گفت وا پس چرا واسه دختر دیروزی خریدی؟ چرا بینشون فرق میزاری؟ بعدم دوید و رفت توله سگ هر چى دويدم نتونستم بگيرمش دختره هم ولم کرد رفت ترفند جديدشونه،حواستون باشه اومدن حتما گل بخرين ازشون

راهنمایی رانندگی این همه بودجه مملکت رو هزینه میکنه تا بتونه مشکل ترافیک رو حل کنه؛ . . . . اونوقت این دخترا یه ساپورت ۲۰,۰۰۰ تومانی میپوشن وای میستن گوشه خیابون گند میزنن به بودجه ی مملکت…

ﺍﯾﻦ ﻗﺪﺭ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻣﻌﻠﻢ ﻫﺎ ﺗﻮ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﮐﺘﮏ ﺧﻮﺭﺩﻡ . . . ﺭﻗﺒﺎﯼ ﺑﺮﻭﺳﻠﯽ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﻣﺮﺣﻮﻡ ﮐﺘﮏ ﻧﺨﻮﺭﺩﻥ!!!!!!

"تقديم به مهربان ترين مادري كه زيباترين ثمره زندگيش را به من هديه داد. باشد كه لايق باشم"... . . . . اس ام اس عروساي خود شيرين به مادرشوهرشون.....

فک کن حامد کمیلی و هانیه توسلی باهم ازدواج کنن . . . بچشون میشه دعای ندبه

ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﻓﯿﻠﻢ ﺍﮐﺸﻦ می دیدم ﯾﻬﻮ بابام ﯾﻪ ﻟﮕﺪ ﻣﺤﮑﻢ ﺑﻬﻢ ﺯﺩ ... ﻣﯿﮕﻢ ﭼﺮﺍ ﻣﯿﺰﻧﯽ؟؟؟!! ﻣﯿگه ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺣﺲ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﺳﻪ ﺑﻌﺪﯼ ﺑﻬﺖ ﺩﺳﺖ ﺑﺪﻩ . . . . ﺧﻮب شد ﻓﯿﻠﻤﻪ ﺻﺤﻨﻪ ﺩﺍﺭ ﻧﺒﻮﺩ والا بقرآن!!!

فکر کردین من مخاطب خاص ندارم؟؟؟؟؟؟ دارم خوبشم دارم روو نمیکنم ریا نشه فک نکنید خبریه!!!!!! این اسامیشونه هر روز بهم اس میدن... . . . . Irancell FOOTBAL Pishvaz Varzesh Vitrin JAYEZEH 8282

نصیحت دوستانه... این دنیا ارزش نداره, خودتو اذیت نکن! . . . . . آروم باش و بقیه رو اذیت کن!!!!!!!!!

دیروز ﺑﻪ ﭘﺴﺮهمسایمون ﻣﯿﮕﻢ ﺍﺳﻢ ﺩﻭﺳﺘﺎﯼ ﻣﻬﺪﺗﻮﻥ ﺭﻭ برام ﺑﮕﻮ : ﻣﯿﮕﻪ: ﻧﮕﺎﺭ ﻻﻟﻪ ﺳﻮﺩﻩ ﺑﻬﻨﺎﺯ ﺁﻧﺎﻫﯿﺘﺎ ﻣﺮﺟﺎﻥ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﻣﯿﮕﻢ آقا خوشگله ﺗﻮ ﻣﻬﺪﺗﻮﻥ ﭘﺴﺮ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﯾﺪ؟ ﻣﯿﮕﻪ ﺁﺭﻩ ﻭﻟﯽ ﻣﻦ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﺑﻪ ﺍﻭﻧﺎ ﺩﺍﺭﻡ......

اینقدری که من دنبال یه جوک خوب میگردم تا واستون بذارم ... دنبال نیمه گمشدم میگشتم ، الآن 4 تا بچه داشتم ! والّا بقرعآن ... !!! :| دستم درد نکنه...

جالبه، روز کودک دقیقاً ۹ ماه بعد از ولنتاینه..... . . . قضیه یکم مشکوک نیست…؟

بچه ها یه خواهش دارم ازتون اینکه...دوستم داشته باشین . . . نه نه سو تفاهم نشه یعنی همش دشمن نداشته باشین،دوستم داشته باشین!!!

فقط یه ایرانی میتونه نصفه شب با شلوار کردی از پورشه پیاده شه بره با عابر بانک پول بگیره!

درس های عمومی دانشگاه داعش ارائه شد: اندیشه انفجاری 1 و 2 فیزیک انتحاری بمب سازی و آزمایشگاه ریشه های انفجار انفجارات گسسته کنترل انفجار و تنظیم جمعیت

واحد اندازه گیری دلشوره ی مادرها: ‏. ‏. ‏. ‏. آیت الکرسی برثانیه!!

ﺍﯾﻨﺎ ﮐﻪ ﺩﻫﻨﺸﻮﻥ ﺑﻮ ﮔﻨﺪ ﻣﯿﺪﻩ ﺍﯾﻨﺎﺭﻭ ﺍﺫﯾﺖ ﻧﮑﻨﯿﺪ . . . . ﺍﯾﻨﺎ ﮐﻮﺩﮎ ﺩﺭﻭﻧﺸﻮﻥ پی پی کرده

گفتم بوسیدن بلدی……؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ازخوشحالی پردراورد.گفت اره بلدم…… گفتم:منو خاطراتمو ببوس بزار کنار هرررررررررررررررری………

ازدواج: یعنی یه غلطی میکنیم که بعدش هر غلطی میکنیم نمیتونیم هیچ غلطی بکنیم. جمله سنگینی بود یه صلوات عنایت بفرمائید پلیز

بدرقه شوهر در فرهنگ ملل آمریکایی: عزیزم امیدوارم روز موفقى داشته باشى. انگلیسى: عزیزم براى نوشیدن چایی عصر بیصبرانه منتظرتم. فرانسوى: عزیزم تمام روز بفکرتم تا برگردى. ایرانی : دارى میرى این اشغالها رو بزار دم در آشغالا یادت نره آشغالا هوی آشغالا رو ببر

همسر کیست ؟ همسر کسی است که در همه مشکلات زندگی کنار تو خواهد بود… مشکلاتی که اگر او نبود هرگز پیش نمی آمد…!

سخت ترین کار تو دوران دانش آموزی خوردن نارنگی زیر میز بود! لامصب بوش تا دفتر میرفت

حموم رفتن زمان ما : میرفتیم تو حموم یه شیرو باز میکردیم، دندونامون میریخت کف حموم از سرما! اون یکیو باز میکردیم، مث آب سماور در حال جوش بود! یه عر میزدیم از سوزش، مامانمون مى زد پس کله مون که اذیت نکن، آروم بگیر. بعد با اون صابون زرد گنده ها که مثه چرکِ خشکیده بود، میفتاد به جونمون تا حدى که چشمامون از کاسه دربیاد! یعنى ما از نظر مامانمون کثافتى بودیم که میخوایم در مقابل نظافت مقاومت کنیم! بعد یه جورى چنگ میزد موهامونو که انگار داعش به شپشا حمله کرده بعدش با شامپوى پاوه کل هیکلمونو غربال گرى میکردن! بعد از همه اینا جان گُدازترینش کیسه کشیدن بود! دو لایه از پوستمونو بر میداشتن، فک میکردن چرکه! باز ادامه میدادن. بعدِ حموم صدتا لباس تنمون میکردن، یه روسرى به کله مون، یه یقه اسکى هم روى همش. بعد از شدت کوفتگى و خستگى بیهوش میشدیم، میگفتن: ببین چه راحت خوابیده!!